تاثیر تلاوت قرآن در کاهش اضطراب

كارشناسان معتقدند، در قرآن نیروی معنوی وجود دارد كه در نفس انسان تأثیری شگرف بر جای می‌گذارد، این نیرو باعث بیداری وجدات و تیزی احساس و شعور و صیقل روح انسان می‌شود و ادراك و تفكرش را بیدار و بصیرتش را جلا می‌بخشد. به همین دلیل است كه انسان پس از اینكه در معرض تأثیر قرآن قرار می‌گیرد، ناگهان تبدیل به انسانی می‌شود كه گویا تازه آفریده شده است.

اخیراً، كوشش‌های زیادی در زمینه روان درمانی افرادی كه دچار اضطرابهای شخصیتی هستند انجام شده است. در این زمینه، روش‌های مختلفی برای روان درمانی به وجود آمده است، اما هیچ كدام، موفقیت مورد انتظار، درباره از بین بردن و یا پیشگیری از بیماریهای روانی را كسب نكرده است

یكی از نخستین كسانی كه مسأله تهاجم اضطرابها و بیماری‌های مختلف روانی را مطرح كرد، ویلیام جیمز فیلسوف و روانشناس آمریكایی بود. او می‌گوید: ایمان، بدون شك موثرترین درمان اضطراب است.

وی اضافه می‌كند: ایمان، نیرویی است كه باید برای كمك به انسان، در زندگی وجود داشته باشد، فقدان ایمان، زنگ خطری است كه ناتوانی انسان را در برابر سختیهای زندگی اعلام می‌دارد.

“كارل یونگ”، روانكاو می‌گوید: در طول سی سال گذشته، افراد زیادی از ملت‌های مختلف جهان متمدن، با من مشورت كردند و من صدها تن از بیماران را معالجه و درمان كرده‌ام، اما از میان بیمارانی كه در نیمه دوم عمر خود به سر می‌بردند (یعنی از 35 سالگی به بعد) حتی یك بیمار را نیز ندیدم كه اساساً مشكلش نیاز به یك آموزه‌های دینی در زندگی نباشد. فرد فرد آنها تنها وقتی كه به دین و دیدگاه‌های دینی بازگشته بودند به طور كامل درمان شدند

علاوه بر روانشناسان و روانكاوان، بسیاری از اندیشمندان معاصر غربی نیز این مساله را گوشزد می‌كنند كه مشكل انسان معاصر، اساساً به نیاز وی به دین و ارزشهای معنوی برمی‌گردد. مثلا مورخ معروف “آرنولوتوین بی” می‌گوید: بحرانی كه اروپاییان در قرن حاضر دچار آن شده‌اند، اساساً به فقر معنوی آنها باز می‌گردد. او معتقد است كه تنها راه درمان این فروپاشیدگی اخلاقی كه غرب از آن رنج می‌برد، بازگشت به دین است

 

رابطه ایمان و احساس امنیت

كلیه مكاتب روان درمانی در این كه دلیل اصلی بروز عوارض بیماریهای روانی اضطراب است، اتفاق نظر دارند؛ ولی در تعیین عوامل اضطراب برانگیز، اختلاف نظریهایی با هم دارند. این مكاتب متفقاً هدف اصلی روان درمانی را، رهایی از اضطراب و به وجود آوردن احساس امنیت در نفس انسان می‌دانند.

بررسی تاریخ ادیان، به ویژه دین اسلام نشان می‌دهد كه ایمان به خدا، در درمان این گونه بیماری‌ها و تحقق احساس امنیت و آرامش و پیشگیری از اضطراب و بیماریهای روانی ناشی از آن، كاملا موفق بوده است. این مسأله شایان توجه است كه درمان، معمولاً پس از ابتلای شخص به بیماری روانی شروع می‌شود، اما ایمان به خدا اگر از كودكی در نفس انسان استقرار یابد نوعی مصونیت و پیشگیری از آسیب بیماریهای روانی به شخص می‌بخشد. قرآن، امنیت و آرامشی را كه ایمان، در نفس مومن ایجاد می‌كند، چنین توصیف می‌فرماید: «آری، آنها كه ایمان آوردند و ایمان خود را با شرك نیامیختند امنیت، مال آنهاست و آنها هدایت یافتگانند.» (انعام، آیه 82)

اصولا آرامش و استقرار و امنیت نفس، برای مومن متحقق می‌شود، زیرا ایمان راستینش به خداوند، او را نسبت به كمك و حمایت و نظر لطف خداوندی امیدوار می‌سازد. مومن واقعی می‌داند كه روزیش در دست خداست و اوست كه ارزاق را بین مردم به اندازه تقسیم می‌كند، بنابراین از فقر و تنگدستی نمی‌ترسد. «هیچ جنبده‌ای در زمین نیست مگر اینكه روز او بر خداست.» (هود آیه 6)

اصولا آرامش و استقرار و امنیت نفس، برای مومن متحقق می‌شود، زیرا ایمان راستینش به خداوند، او را نسبت به كمك و حمایت و نظر لطف خداوندی امیدوار می‌سازد. مومن واقعی می‌داند كه روزیش در دست خداست و اوست كه ارزاق را بین مردم به اندازه تقسیم می‌كند، بنابراین از فقر و تنگدستی نمی‌ترسد. «هیچ جنبده‌ای در زمین نیست مگر اینكه روز او بر خداست.» (هود آیه 6)

مومن واقعی از مصائب روزگار حوادث و دهر نمی‌ترسد. او از گرفتار شدن به امراض یا پیش آمدن حوادث ناگوار و وقوع فاجعه باكی ندارد؛ زیرا عقیده دارد كه حوادث خوب یا بدی كه برای مردم روی می‌دهد، آزمایش از طرف خداوند است تا معلوم شود چه كسانی در هنگام شادی و گشایش، سپاس می‌گویندو یا به وقت گرفتاری، صبر پیشه می‌كنند. «… و ما شما را با بدیها و نیكیها آزمایش می‌كنیم و سرانجام به سوی ما باز می‌گردید.» (انبیا، آیه 35)

مومن واقعی، هیچ وقت دچار اضطراب ناشی از احساس ناخودآگاه گناه نمی‌شود. این احساس گناه، همان چیزی است كه اكثر بیماران روانی از آن رنج می‌برند. عدم اضطراب مومن خود معلول چند علت است

اول، مومنی كه از دوران كودكی براساس تربیت صحیح اسلامی رشد كرده است. به آسانی در معرض فریب، قرار نمی‌گیرد و به ارتكاب معاصی و گناهانی وادار نمی‌شود كه باعث عذاب وجدان و احساس پستی و حقارت نفس و قربانی احساس گناه و سرزنش وجدان می‌شود

دوم، بدیهی است كه هر انسانی در معرض ارتكاب اشتباه قرار دارد و مومن نیز از این قانون مستثنی نیست. اما او به هنگام ارتكاب خطا، در یادآوری گناه و اعتراف به آن تردیدی به خود راه نمی‌دهد و در پیشگاه خداوند متعال به خاطر ارتكاب خطا، استغفار و توبه می‌كند. زیرا خداوند سبحان، توبه پذیر و بخشنده گناهان است. «كسی كه كار بدی انجام دهد یا به خود ستم كند؛ سپس از خداوند، طلب آمرزش نماید، خدا را آمرزنده و مهربان خواهد یافت.» (نساء آیه 110)

اصولاً اعتراف مومن به گناه و توبه به درگاه خداوندی، او را از كوشش برای دور نگهداشتن فكر گناه از ذهن ـ به منظور رهایی از ناراحتی روانی ناشی از احساس گناه ـ باز می‌دارد. توضیح اینكه كوشش، برای دور نگهداشتن فكر گناه از ذهن، نهایتاً به سركوب ناخودآگاه آن منجر می‌شود. اما باید توجه داشته باشیم كه سركوب فكر گناه باعث نمی‌شود كه آن نیروی افعالی احساس پستی و حقارتی كه همراه فكر گناه وجود داشته باشد نیز از بین برود

بنابراین نیروی انفعالی مزبور به شكل اضطرابی مبهم و پیچیده در انسان، بروز می‌كند كه باعث رنج و ایجاد تشنج روانی در شخص می‌شود

 

روش قرآن در روان درمانی

برای ایجاد تعدیل یا تغییر شخصیت و رفتار افراد، ضرورت دارد كه ابتدا درباره تعدیل یا تغییر افكار و گرایشهای فكری آنها اقدام شود، چرا كه رفتار انسان به مقدار زیادی تحت تأثیر افكار و گرایش‌های او قار دارد به همین دلیل، هدف اصلی روان درمانی، تغییر نوع تفكرات بیماران روانی دربار خودشان و مردم و زندگی و مشكلات است كه قبلا از مقابله با آنها عاجز بودند و همین موجب اضطرابشان می‌شده است

اما بیمار روانی با تغییر افكاری كه در اثر درمان، حاصل می‌كند، در برابر مشكلات و حل آنها ناتوان می‌شود و غالبا پس از درمان درك می‌كند، مشكلاتی كه در گذشته سبب اضطراب و بیماریش می‌شدند به آن اندازه ‌ای كه او تصور می‌كرده، حایز اهمیت نبوده است و در واقع، دلیلی برای اضطراب شدیدش به خاطر آنها وجود نداشته است.

اساساً یادگیری، عملی است كه در جریان آن، افكار، گرایشها، عادتها و رفتارهای انسان، تعدیل می‌شود و تغییر می‌یابد. كار روان درمانی در اصل، تصحیح یادگیری‌های نادرست گذشته است كه بیمار در جریان آن با افكاری اشتباه، یا اوهامی درباره خود و دیگران و زندگی و مشكلات اضطراب برانگیز مواجه بوده است.

قرآن كریم، تغییرات شگرفتی را در پایه ریزی نظام جدید زندگی شخصی انسان و روابط انسانی كه در خانواده و یا به طور كلی در جامعه موثر بوده است، ایجاد كرده و موفقیت‌های بزرگی برای تحت تأثیر قرار دادن شخصیت‌های مردم به دست آورده است.

به طور خلاصه می‌توان گفت: در میان تمامی ادیانی كه در طول تاریخ به وجود آمده‌اند، قرآن به نحو مطلوب و بی‌نظیری موفق شد كه تغییرات بسیار موثری در شخصیت مسلمانان و جامعه اسلامی به وجود آورد و در مدتی كوتاه، از مسلمانان، افرادی با شخصیت انسانی كامل و تعادل و آرام و مطمئن بسازد كه آنها توانستند با نیروی خارق العاده این تغییر، دنیا را تكان دهند و مسیر تاریخ را دگرگون سازند. حال این سوال پیش می‌آید كه قرآن، چگونه توانست روان عربها را درمان كند و شخصیت آنها را تغییر دهد.

به اختصار، فهرستی از این شیوه‌های درمان را گردآوری كرده‌ایم. 1-ایمان به توحید 2- تقوا: «… و هر كس متقی و خداترس باشد، خدا در(مشكلات)او برایش تسهیلی فراهم سازد.) (طلاق، آیه 4) 3 ـ عبادات (شامل: نماز، روزه، زكات حج) 4- صبر: «از صبر و نماز یاری جویید (و با استقامت و كنترل هوس‌های درونی و توجه به پروردگار نیرو بگیرید.) و این كار، جز برای خاشعان، گران است.» (بقره آیه 84) 5- ذكر: «بنابراین در برابر آنچه كه آنها می‌گویند، صبر كن و قبل از طلوع آفتاب و پیش از غروب آن و همچنین در اثنای شب و اطراف روز، تسبیح و حمد پروردگارت را به جا آور، تا خشنود شوی.» (طه، آیه 13) 6- توبه: «بگو: ای بندگان من كه بر خود اسراف و ستم كرده‌اید، از رحمت خداوند نومیید نشوید كه خداوند، گناهان را می‌آمرزد و خداوند آمرزنده و مهربان است.» (زمر، ایه53)

اعتقاد به اینكه خداوند متعال، توبه پذیر و آمرزنده گناهان است و هرگز خلف وعده نمی‌كند، مسلمانان را به توبه و استغفار و پرهیز از گناه وا می‌دارد و او را به مغفرت و رضایت الهی امیدوار و تشویق می‌كند. هنگامی كه مسلمانی، خالصانه توبه كند و به طاعت و عبادت خداوند ملتزم شود، خاطرش آسوده می‌شود و نفسش آرام می‌گیرد و در نتیجه، احساس گناهی كه سبب نگرانی و اضطراب او شده است، از بین می‌رود.

 

جمع آوری کننده مطلب: آموزگار محترم قرآن سرکار خانم رستگار

تایید کننده مطلب: معاونت پرورشی جناب آقای احترامی


امتیاز شما به این محتوای آموزشی ؟ جمع امتیاز 0/20