قانون در مدرسه ، قانون در جامعه

حتماً و قطعاً منظور از کار فقط  کارهای شخصی ، خانگی و محل کار نیست و شامل امور مربوط به اعمال و افعال ما در داخل جامعه و گروه ها هم می باشد. در اسلام به مسئله ی قانون و رعایت نظم اهمیت فراوانی داده شده است ـ که در این نوشتار ، مجال پرداختن به این بحث ، نیست ـ اما چون ما مسلمانان کمتر این دین را می شناسیم و کمتر به دستورات آن عمل می کنیم و کمتر مدیریت اسلامی داریم ، لذا عقب ماندگی و کم کاری خود را بیشتر به این دین نسبت می دهیم. ما در کارهای شخصی و خانواده های خود نظم نداریم در نتیجه در گروه ها نیز به دلیل عادت شخصی ، به سختی به نظم و قانون عمل خواهیم کرد. در گروه های کوچک رعایت نظم و قانون نمی کنیم ، در نتیجه در جوامع بزرگ کم تر  به سختی قانون مداری را تحمل می کنیم. ضمن تأکید اسلام به رعایت قانون توسط افراد ، لزوم رعایت و اجرای آن را توسط مسئولین نیز توصیه می کند، در کتاب شریف نهج البلاغه و در فرمایشات امام علی ( ع ) به مالک اشتر ، به این گونه موارد اشاره و تأکید می گردد.

در جوامع ما افرادی زیرک و حرفه ای نامیده شده اند که در حقیقت قانون شکنند : از برق و آب و … غیر مجاز استفاده می کند ، از پیاده رو خیابان برای فروش اجناس داخل مغازه اش بهره می گیرد ، مقابل ویترین های مغازه ها می ایستد تا بیشتر برای تفریح ، از بهترین قیمت و کیفیت اجناس  آگاه شود ، غافل از این که راه عبور و مرور افراد را اشغال کرده است ، هنگام راه رفتن به افراد مختلف ، تنه می زند ،  از چراغ قرمز چهاراه ها رد می شود ، سربازی را می خرد ، ـ آن ها هم می فروشند ـ ( در حالی که همیشه قانون بوده وهمه به آن عمل کرده اند و می کنند ولی در مقطعی از زمان ، بدینوسیله حق عاملان به این قانون را ضایع می کند) ، در دستگاه ها و نهادهای دولتی و خصوصی نفوذ دارد و جلوتر از نوبت … ، فروشنده به خریدار بی احترامی می کند ، کم فروشی می کند ، مشتری مداری نمی کند و… ، خریداردر خرید چونه می زند ( غافل از این که خود چونه زدن ایشان موجب افزایش قیمت هست ) ، کیفیت نامطلوب جنس را به فروشنده و افراد مافوق بازخورد نمی دهد و…، رانندگی نامناسب و بدون رعایت قانون دارد، کوچک به بزرگ تربا احترام و ادب برخورد نمی کند در حالی که فکر می کند این رفتاروی دفاع فکری و عملی از خود هست ، بزرگ با کوچک تر رفتار مناسبی ندارد و همیشه وی را تحقیر می کند و هزاران مثال دیگر که بیشتر خوانندگان این نمونه ها را بهتر از من می دانند. اما اگر انصافانه نگاه کنیم زیان های این فاجعه را بعد از اجرا و عمل کردن کامل به قانون بهتر درک خواهیم کرد. با رعایت قانون توسط افراد بهتر می فهیمیم که چه قدر عدالت برقرار می شود، چه قدر ازبی بندوباری جلوگیری می شود، چه قدرهمه احساس راحتی و آسایش می کنند ، چه قدراحترام متقابل وجود دارد و….

قدم اول: خودمان ؛ قطعاً و حتماً رعایت قانون و عمل به آن باید از افراد شروع شده، سپس در گروه ها و جوامع کوچک عمل شود و در نهایت جوامع بزرگ. یکی از آن جوامع کوچک ، مدرسه است. به همین دلیل می خواهم از جنبه ی علوم تربیتی به مسئله بپردازم نه جامعه شناختی، و بیشتر به این گروه گوچک ـ یعنی مدرسه ـ می پردازم.

جسارتاً می گویم ـ ممکن است شما با خواندن این قسمت، دیگربقیه را نخوانید، قدم نگذارید، ولی مجبور به ذکر واقعیت هستم ـ باید ابتدا با یاری و کمک اولیاء دانش آموزان و مربیان، در کارهای خود مدیران، مربیان، معلمان و اولیاء  نظم ایجاد کنیم ؛ سپس در امور و کارهای دانش آموزان. البته با فنون و روش های مختلف نه دخالت در زندگی و امور شخصی افراد یا توهین و تحقیر آنان.

ـ همان طور که امر به معروف و نهی از منکر باید با استفاده از روش ها و فنون مختلف صورت گیرد که طرف مقابل خود داوطلب اصلاح گردد نه با اجبار، تهدید، زندان و…  ـ  این مطلب جسورانه ،  به اولیاء و معلمان را بیشتر به این منظور آوردم که عامل بودن و الگو بودن، اولین پله ی پند ونصیحت ، دستور، قانون گذاری و قانون مداری است. بدیهی است شخص باید خود عامل باشد تا دیگران به قوانین و نظام  جاری در گروه، عمل نمایند.

در حکومت ها هم همین گونه است. با به ظاهربی سوادترین،بی سیاست ترین و نا آگاه ترین افراد گفت گو کرده ام و از همه شنیده ام که : « مسئول خود باید به قانون عمل کند تا دیگران هم عمل کنند. » و خیلی مواقع از بچه ها هم شنیده ام که به پدر و مادر یا معلم می گویند که چرا شما … . پس این مقوله فطری است.

قدم بعدی : ایجاد نظم و قانون در مدرسه است. مدیران و معلمان باید در مدرسه قانونی برقرار کنند که تؤام با آرامش، بدون استرس و اضطراب، تفاهم و احترام متقابل و … باشد. از مثال های جزئی شروع کنم؛ تابلوی مدرسه، یکی از جزئی ترین چیزهاست، ولی اهمیت فراوان در ذهن، فکر و رفتار دانش آموزان دارد ؛ نام مدرسه باید مناسب و زیبا باشد، با توجه به سن و علاقه ی دانش آموزان ، مقطع تحصیلی و… انتخاب شود. مسؤولین باید ظاهر تابلوی مدارس را یک دست و یک شکل در آورند. هم اکنون بی نظمی و عدم رعایت قانون در مدارس از تابلوی سر درآنان پیداست. مدرسه ای تابلوی کوچک دارد، مدرسه ی دیگر بزرگ ، مدرسه ای خوش رنگ، دیگری بد رنگ ، رنگ و رو رفته و… همین امر برای پرچم ملی، نیز صادق است ، با توجه به تجربه اینجانب ، در مدارس کشور… یکی از بیشترین جذابیت های مدارس برای من ، احترام کامل به پرچم ملی آن کشور توسط دانش آموزان و معلمان بود و تمیز نگه داشتن آن. البته این عقیده را قبل از دیدن مدارس این کشورهم داشتم که چرا در ادارات ، نهادها و مدارس ما پرچم ملی ما بیش تر مواقع رنگ و رو رفته است ، کمتر به آن احترام می شود و … ـ  که دراین جا پرداختن به علل آن ، خارج از بحث اصلی  است ـ ساختمان مدارس ( داخلی و خارجی ) یکی دیگر از عوامل تأثیر گذار در قانون و نظم مدارس می باشد. که باید با استفاده از نظرات روان شناسان و پژوهشگران با توجه به نیازها و علائق دانش آموزان بنا و اصلاح شود. مثلاً استفاده از رنگ ، نقاشی متناسب با سن دانش آموزان، نصب آیینه در سالن ها و… ممکن است موجب شور و شوق بیشتر در رعایت قانون در دانش آموزان شود. احترام به دانش آموزان و برخورد سنگین و متین معلمان و دست اندرکاران مدارس با آنان ، شخصیت آنان را نیز موقر و متین خواهد ساخت و در نتیجه احترام و عمل به دستورات معلمان در آنان نیز بیشتر خواهد بود. ….

و این قصه سر دراز دارد.

جمع آوری کننده مطلب: مدیریت محترم دبستان جناب آقای علیخانزاده

تایید کننده مطلب: معاون محترم آموزشی دوره دوم جناب آقای حامد


برچسب
امتیاز شما به این محتوای آموزشی ؟ جمع امتیاز 0/20