نام خطی از خطوط اسلامی است که منسوب به شهر کوفه است و گفته میشود که در آن جا شکل گرفته و توسعه یافتهاست. نخستین نسخههای قرآن را با این خط نوشتهاند. این خط همانندی فراوانی به دین دبیره یا خط اوستایی دارد. پس از سدهٔ سوم هجری با فراگیر شدن خط نسخ و دیگر دبیرههای نوآوری شده، رفتهرفته کاربرد خط کوفی کمتر شد، تا این که پس از سده پنجم هجری کما بیش کنارگذاشته شد و بیشتر کاربرد تزئینی و محدود یافت. این خط از حالت ساده و بیپیرایهٔ اولیه درآمد و با انواع گل و برگ و تصاویر انسان و حیوان عجین شد و به عنوان عاملی تزئینی رخ نمود. خط کوفی در هنرهای صناعی مانند پارچهبافی، شیشهگری، فلزکاری، سفالگری، و در معماری و هنرهای وابسته به آن مانند آجرکاری، کاشیکاری کاربرد خود را حفظ کرد.
خط کوفی در معماری
خط کوفی درطلیعه ظهور اسلام ، در تمام قلمرو جهان اسلام گسترش و رواج پیدا کرد ، بواسطه اهمیت کتابت و ارزش قلم در اسلام ، همچنین ضرورت نشر قرآن ، شرایطی بوجود آمد که هنر خوشنویسی ، به سرعت به یکی از نشانه ها و شاخصه های هنری اسلام تبدیل شد و دیری نپایید این هنر، با قابلیت انعطاف پذیری وشکل پذیری اش، در تمام ابعاد زندگی مسلمانان به ویژه درمعماری ،ظروف سفالی ،اشیاءفلزی ، پارچه ها وغیره به نحوی از انحاء گسترش پیدا کرد.
از این میان، معماری مناسب ترین وفراگیر ترین عرصه رشد و شکوفایی این هنر گردید. خط کوفی در قالب کتیبه ها ، به معماری هویت جدیدی بخشید وتبدیل به یک عنصر حیاتی در فضاهای مذهبی شد. این خط تقریبا تا قرن پنجم بطور مداوم در همه هنرها مورد استفاده قرار گرفت اما بعد از آن با ظهور اقلام سته و رواج خط نسخ ، استفاده از خط کوفی محدود به معماری شد . در همه این ادوار،رسم الخط مشخصی برای آموزش خط کوفی وجود نداشت ، لذا هنرمندان ، کاتبان و کتیبه نویسان، بنا به ذوق فردی اشان این خط را می نوشتند ، این امر موجب پدید آمدن نمونه ها و شیوه های مختلفی در خط کوفی گردید.از میان این خطوط مختلف،خط کوفی معقلی و خط بنایی ، توسط ایرانیان، توانست هماهنگی کاملی با معماری بر قرار کند.
یعنی حرف الف با کوچکترین واحد معماری،آجر، انطباق کامل پیدا کرد و مبنای هندسه یک آجر با حرف الف یکسان در نظر گرفته شد، این امر خط را از محدوده تعریف شده کتیبه ها به بیرون سوق داد، در نتیجه هنرمندان و معماران توانستند سرتا پای فضاهای معماری اسلامی را با نوشته های قرانی و دینی بپوشانند. کتیبه های باقی مانده از این دوران؛ قابلیت ، پختگی وتنوع خطوط مختلف کوفی در معماری ایران را نشان می دهند . این رساله به روش توصیفی وتحلیلی، ساختار وقابلیت های ویژه خط کوفی را در دوره های سلجوقی تا دوره صفویه ، بر اساس کتیبه ها ی باقی مانده مورد ارزیابی قرار می دهد و به وجوه ممتاز وبرتر خط کوفی می پردازد .
انواع خط کوفی
در طول تاریخ بیش از ۳۰ شیوه نگارشی از خط کوفی ابداع شد این خط تحت تأثیر فرهنگ و تمدن آنجا تغییراتی پذیرفت و به خط محلی آن سرزمین یا شهر مشهور شد. افزون بر آن با گسترش خطوطی چون نسخ و محقق کاربرد کوفی برای نگارش متن قرآن کاهش پیدا کرد و بیشتر برای کتیبههای تزئینی در سرلوح کتابها یا بر روی بناهای مختلف بهکار رفت. آمیختگی این خط با تزئینات گیاهی و اسلیمی به ویژه در دوران سلجوقی و همچنین ترکیب با معماری و شیوههای آجرچینی شیوههای بسیار متنوعی را بهوجود آورد.
تقسیم خط کوفی از نظر شیوهٔ نگارش
کوفی مغربی
قیروانی (اندلسی، قرطبی، فاسی) منسوب به قیروان که اکنون در تونس واقع است و سایر شهرهای آن منطقه
تونسی – منسوب به تونس
جزائری – منسوب به الجزائر
سودانی – منسوب به سودان
کوفی شرقی
اصیل عربی (شامل مکی، مدنی، کوفی، بصری، شامی، مصری و دیگر انواع آنها)
ایرانی (که به آن پیرآموز یا قیرآموز هم گفتهاند)
مختلط (که ترکیبی از شیوه نگارش ایرانی و شیوههای عربی است)
کوفی ساده (محرر)
سادهٔ خالص
سادهٔ ایرانی
کوفی ساده (محرر)
مشجر
مورق (برگدار)
مظفر (ناخنی)
معشق (در هم پیچیده یا گرهدار)
موشح (مصور)
کوفی بنائی (معقلی)
خط بنّایی یا مَعْقِلی نوعی خط کوفی زاویهدار بهشمار میرود که براساس خانههای شطرنجی طراحی میشود و از ترسیم اشکال هندسی مانند مربع، لوزی، مستطیل و خطوط موازی و متقاطع حاصل میشود. این خط دارای زوایای قائمهاست که بهطور کلی یک طرح کامل هندسی را ایجاد میکند. به نظر میرسد این خط در پی تکامل شیوههای آجرچینی و در پی تکامل آجرکاری و کاشیکاری پدید آمدهاست. انواع خط کوفی مَعْقِلی در کتیبه بناها در دورانهای مختلف به ویژه در دورههای سلجوقی، تیموری و صفوی دیده می شود. کوفی بنایی یا مَعْقِلی که خود به سه نوع آسان، متوسط و مشکل تقسیم میشود و دارای نامهای منجر،مربعی یا مستطیلی متداخل است.
جمع آوری کننده مطلب: مربی محترم خوشنویسی سرکار خانم مزنگی
تایید کننده مطلب: معاون محترم آموزشی دوره اول سرکار خانم ایوانیان